زینب بانوزینب بانو، تا این لحظه: 11 سال و 15 روز سن داره
نی نی وبلاگی شدن مانی نی وبلاگی شدن ما، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 22 روز سن داره

عقیله مامانی

بازهم اندر حکایات بابایی و زینب بانو...

1393/2/21 1:16
نویسنده : گهواره
260 بازدید
اشتراک گذاری

بابا صبح زودرفته بود سرکار و بعد از ظهر که برگشت هم چند جا کار مهم داشت. من شمام خونه مامانینا بودیم که اومد انقدر خسته بود که نمیتونست حرف بزنه... همچین که با باقیمونده توانش داشت متکارو درست میکرد تا دراز بکشه شما طبق سنت همیشگی چهاردست پا و با دنده چهارو به سرعت رفتی سمتش!منم همه فکرم گرم اینکه چطوری از خستگی مرد خونه کم کنم درحالیکه زینبم از صبح باباشو ندیده و الان حتما دلش میخواد بازی کنه باهاش... که یه دفعه زینب باتمام ناز و عشوه مخصوص به خودش دستاشو گذاشت روی سینه بابایی و لباشو چسبوند به لبای باباش...نه یه بار بلکه چندبار!!! و همه ما هاج و واج!!! به مجاهد خونه گفتم:خستگیت رفع شد؟ نفس عمیقی کشید و گفت:..آره...

پسندها (2)

نظرات (5)

گل نرگس19
21 اردیبهشت 93 19:16
افرین به دخمل باهوش که خستگی باباشو از تنش دراورد
گهواره
پاسخ
خدا آینده شو بخیر کنه!چه آتیش پاره ای بشه!!!!
مامانی
22 اردیبهشت 93 14:29
آفرین دخملی
گهواره
پاسخ
خانوووم دیگه!خانوووم!
گل نرگس19
23 اردیبهشت 93 11:26
عییییییییییییییییییییییییییییییییییدتوووووووووووووووووووون مبارررررررررررررررک دلتووووووووووووووووووووووووووون شاااااااااااااااااااااد لبتوننننننننننننننننننننن خندونننننننننننننننننننننننننن
مامانی فاطمه
5 مرداد 93 9:27
سلام مامانی چرا عکس از زینب خانمتون نزاشتی
گهواره
پاسخ
هر کاری میکنم گذاشته نمیشه!
ارمغان بهشت
20 بهمن 93 13:40
عزیزممم اگه آقامون این مطلبو بخونه همین الان دختر می خواد ای جانم زینب بانو چه باهوش و با نمکهمنم دخمل می خواااام
گهواره
پاسخ
هم دختر هم پسر هردوتاشون شیرینن! ولی دختر یه چیز دیگه س!بخصوص برای باباها!