مجمل...
توی هیات...
وسط روضه خونی...
با حالت عصبانی...
و همچنین حالت بغض...
از مجلس خارج شدیم...
با زینب...
خودتان بخوانید حدیث مفصل از این مجمل...
حیف که دلم نمیخواد اینجا از بانو چیزی بنویسم که ناخوشاینده...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی