جشن زینبیه
این روزا فقط دارم به یه چیز فکرمیکنم....همش تقویم رو زیر و رو میکنم.. شب میلاد خانم پیش رومونه...
با چه آبرویی میخوام بهشون تولدشون رو تبریک بگم؛منی که مادری هم نام ایشون روی گرده هام هست...
ولی دلم میخواد همین الان یه آرزو بکنم ..که کاشکی بشه امسال روز تولدشون دخترکم پناهنده شمس الشموس بشه....
منم بعد از دوسااااااااال فراق...
همیشه خودشون بد ع ا د ت مون کردن. ...هدیه که نمیدیم هیچ...هدیه م میخوایم....
دلخوشیم به..
خواهش نکرده اهل کرم لطف میکند
اینجا به التماس گدا احتیاج نیست.....
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی